استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام: اهمیت مولفه روش، برای انجام پژوهش های مساله محور 


در مصاحبه با استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام مطرح شد:

اهمیت مولفه روش، برای انجام پژوهش های مساله محور 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد صادقیان، استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتگویی به مناسبت هفته پژوهش در خصوص اهمیت مولفه روش، برای انجام پژوهش های مساله محور گفت: استیلای روش های علوم تجربی و پیشرفت های آن بر علوم انسانی در گذشته موجب گردید تا نگاه علوم انسانی به موضوع روش کاملا شکل نتیجه محور به معنای مکانیکی آن را پیدا کند. شما برای اثبات یک مفهوم در علوم انسانی می بایست ان را به تأیید روش های علوم تجربی می رساندید تا جایی که اگر قرار بود حتی موضوعی مانند خدا به اثبات برسد باید در زیر تیغ جراحی اثبات می شد و الا قابل قبول نبود. بعدها با پیدا شدن ضعف هایی که علوم تجربی در مواجهه با مسائل و موضوعات انسانی از خود نشان داد توجه به علوم انسانی و استقلال این علوم در روش های پژوهشی اش بیشتر گردید و امروزه تلاش های قابل قبولی در این زمینه صورت پذیرفته است اما آنچه در این امر نباید فراموش شود آن است که روش های پژوهشی در علوم انسانی، همواره رنگ و بوی فرهنگی را دارد که از آن برآمده است. از این رو روش های مطرح در موضوعات مختلف علوم انسانی که برآمده از فرهنگ دیگر کشورهاست که قرابت فرهنگی مناسبی با فرهنگ کشور ما ندارد نمی تواند نتایجی را که پاسخگوی نیازهای کشور ماست ایجاد نماید. از این رو باید بیش از آنکه بر روش های موجود تکیه کرده و آنها را معرفی نماییم باید محققان این عرصه را تشویق به کشف روش هایی نماییم که بتواند علاوه بر حل مسائل، موضوعات را بر اساس جغرافیا و اقلیمی که سوال از آن برآمده پاسخ دهند. از این رو لازم است به اندازه ای که به روش ها توجه می شود به روش سازی هم توجه گردد و فرمول کشف روش های مناسب و پایدار در کشور ما به عنوان یک اصل تحقیقی برای رسیدن به یک بالندگی در بحث روشی دنبال شود.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا کتب روش تحقیق رایج در کشور برای پژوهش های مساله محور و علوم اسلامی و انسانی مناسب است گفت: برخی از کتب روش تحقیق، البته اگر نگوییم بسیاری از آنها، که امروز در اختیار علاقمندان به این بحث وجود دارد بیشتر تجربیاتی است که اساتید این فن در دوره های آموزش خود از سر گذرانده اند و به زعم خود توانسته اند موضوع روش تحقیق را به شکل مناسب تری بالنسبه با دیگر کتاب های موجود در این زمینه، به مخاطبانشان انتقال دهند و کمتر می توان کتابی را یافت که در آن نگاهی کلی نگر را به مخاطبان انتقال دهد. اساساً روش تحقیق در این نوع از کتاب ها بیشتر یک روش خاص با تقسیم بندی هایی خشک و استانداردهای لازم الاجراست و این موجب گردیده تا دانش پژوهانی که این کتب را ملاک خود در درستی راه خود برای پیمایش حرکت های تحقیقاتی انتخاب کرده اند، بیش از آنکه به دنبال کشف یک مفهوم جدید باشند، اسیر روش و استانداردهای آن شوند که با رعایت آنها گویا رسالتشان را در امر پژوهش پایان یافته تلقی کرده با افتخار آن را برای چاپ به نشریات معتبر ارسال می نمایند و با شگفتی بیشتر شاهد آنیم که این مجلات نیز به همین دلیل، یعنی رعایت استانداردهای روشی و نه محتوای فاخر، آنها را چاپ کرده و در معرض دید مخاطبان خود قرار می دهند در حالی که در همین زمینه کتابهای اندکی وجود دارد که علاوه بر آموزش سیر پژوهش، سلوک پژوهشگری را نیز آموزش می دهند و مخاطب این دسته از کتب، علاوه بر آموزش روش، نگاه روشمند به موضوعات و ای بسا شیوه هایی نو در کشف راه های جدید در حل مسئله را نیز می آموزد و می تواند خود به محققی برجسته در این زمینه تبدیل و تجربیات نویی را به مخاطبان آینده انتقال دهد. از این رو می توان ادعا کرد که بیشتر کتاب های روش تحقیق موجود در کشور، درسنامه های روش تحقیق هستند تا کتاب های روش تحقیق.

استاد حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام در خصوص تقسیم بندی رایج کارهای علمی گفت: تا حدودی این تقسیم بندی ها مناسب است اما به نظر می رسد که استاندارد کاملی در این زمینه وجود ندارد و بیشتر از آنکه تعریفی دقیق از این مفاهیم حاکم بر نشریات باشد، کار به صورت سلیقه ای انجام می شود و به طور مثال یک مقاله در یک نشریه، فاقد استانداردهای لازم برای این رده از پژوهش تشخیص داده می شود در حالی که در نشریه دیگری که از لحاظ موضوع و جایگاه هم عرض نشریه اول است، پذیرفته و چاپ می شود. این یعنی هر مقاله ای امکان چاپ در هر رده ای را دارد. به نظر من نشریات علمی پژوهشی واقعا باید خود از جایگاه علمی شان دفاع نمایند. به این معنا که حتی اگر درسال یک شماره هم چاپ کنند ارزشمند تر از آن است که به خاطر چاپ پیاپی مجبور به کوتاه آمدن از استانداردهای خود باشند. امروزه گستره نشریات متعدد در این زمینه و عجله ای که هر کدام برای رسیدن به بالاترین رده را دارند، که البته برای دست اندرکاران آن می تواند به عنوان یک امتیاز تلقی شود و در آینده کاری آنان نقش داشته باشد، سبب شده تا اصل کار علمی ذبح گردد چون اصل برای چنین نشریاتی، چاپ پیاپی و ماندگاری است از این رو بهره گیری از مقالات با تلاش علمی کمتر از لحاظ منافع برخی از مسئولان این نشریات توجیح پذیر می تواند باشد از این رو اعتبار این نشریه را فدای امتیازات خود می کنند و شما نمی توانید بین مقالات چاپ شده در یک نشریه علمی پژوهشی و علمی ترویجی و علمی تخصصی تفاوت زیادی ببنید چون برخی از این گونه مقالات واقعا در حد و استاندارد عنوان شده نیستند و این نوعی سردرگمی را برای محققان ایجاد می کند که بالاخره ملاک و حد نگارش چنین مقالاتی چیست و چگونه یک مقاله در سطح ترویجی می تواند در نشریه ای علمی پژوهشی چاپ شود. این امر سبب می گردد که دلیل اصلی به وجود آمدن چنین تقسیماتی از بین برود و هدفی که چنین تقسیمی دنبال می کرده تأمین نشود. بنابراین به نظر من بهتر است به جای این که ما به فکر یک ساختار جدید در تقسیمات علمی تحقیقات باشیم باید سعی کنیم همان بنایی را که داریم مستحکم نماییم.

در پایان صادقیان درباره ویژگی های خروجی های پژوهشی از نظر قالب و محتوا در عصر کنونی افزود: به نظر من خروجی های پژوهشی باید دارای سطح قابل قبولی از گفتگوی میان دیدگاه ها و نگرش ها را دارا باشد. به این معنا که پژوهشگران در هر رشته ای ابتدا باید مخاطب خود را در سطحی مناسب و در موضوعی ارزشمند تعریف کرده و سپس به نگارش اقدام نمایند. این که یک پژوهشگر بنابر سوالات ذهنی خود اقدام به کار پژوهشی می کند و حتی توجهی به میزان اهمیت و کاربردی بودن نتیجه این پژوهش ندارد بیانگر آن است که چنین محققی با خود سخن می گوید نه با جامعه خود و این یک آسیب بسیار مهم در راه پژوهش است. هر پژوهشگری بر اساس میزان گستره نگاه و دید خود می تواند موضوعات و مسائل جامعه خود را رصد کرده و به دنبال حل مشکلات و معضلات فکری و اندیشه ای آن برآید. این مسئله به خوبی نشان می دهد که وقتی یک پژوهشگر در دایره ای کوچک از تعاملات علمی قرار داشته باشد، بدون شک نمی تواند محصولی را تولید نماید که کاربرد وسیعی در جامعه داشته و مشکل مهمی را حل نماید. اصولا یکی از معضلات مراکز پژوهشی و پژوهشگاه های متعدد آن است که پس از مدتی بیشتر محققان در این مراکز تبدیل به کارمندان پژوهش می شوند. پژوهشگاه هایی که نویسندگانش در سال حتی یک سفر به دیگر مراکز علمی هم عرض خود در ایران و یا سایر کشورها ندارند و بیشتر سطح اطلاع آنان از کارهای پژوهشی رصد نشریات متعدد در زمینه کاریشان است، البته اگر فرصت کافی برای مطالعه همین نشریات را هم داشته باشند، امکان توسعه ذهنی و دستیابی به دیدگاه ها و اندیشه های نو را هرگز به دست نخواهند آورد و تعامل و گفتگوی میان اندیشه ها محقق نخواهد شد. از این رو وادار کردن محققان به حضور جدی در کنفرانس های جهانی و نشست های علمی مطرح همچنین تسلط به زبان های متعدد می تواند گامی موثر در ایجاد قالب و محتوای مناسب پژوهشی در چنین مراکزی باشد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *