مدیر گروه و عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی مطرح نمود؛

تأثیر قرآن بر پیدایش و شکوفایی تمدن اسلامی

محمد باغستانی: آگاهی دادن انسان از حقوق خود، تعقل و اندیشیدن، رشد و شکوفایی در علم و دانش، رعایت اخلاق، هویت سازی و ترسیم جامعه موعود از گام های قرآن برای تمدن سازی است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی،محمد باغستانی مدیر گروه و عضو هیأت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، در گفتگویی تأثیر قرآن بر پیدایش و شکوفایی تمدن اسلامی را این گونه بیان نمود: اولین گامی که قرآن برای ایجاد تمدن انجام داد، آگاهی دادن انسان از حقوق خود نسبت به دیگران بود. تمدن ها حاصل خودآگاهی های جوامع انسانی از حقوق خود نسبت به دیگران هستند. قرآن کریم هنگامی که در مکه نازل شد، براساس خودآگاهی انسان دعوت خود را آغاز کرد. بخش قابل توجهی از سوره های اولیه قرآن که نازل شد مربوط به حقوق انسانی مثل حق حیات، حق مالکیت، حق تمکن، حق ازدواج، حق امنیت، حق تجارت و کسب و کار، حق ارتباطات سالم انسانی با دیگران، حق هدایت و رشد و کمال بوده است.

باغستانی گفت: دومین گامی که اسلام برای ایجاد تمدن انجام داد، اصرار و تأکید بر تعقّل و اندیشیدن بود. قرآن در آیات متعددی از پیروانش می‌خواهد که نسبت آنچه که در آسمان و زمین است ژرف بیندیشند و بر باورهای پیشینیان خود متعصبانه عقیده‌مند نباشند  و با ارائه استدلال‌ های عقلانی سبب رشد عقلانی پیروان خود که سازندگان تمدن اسلامی بودند، شد.

وی افزود: نکته سوم این است که هیچ یک از تمدن‌ها بدون علم به شکوفایی نرسیده‌اند. همواره یکی از مظاهر شکوفایی آنها در تاریخ تمدن جهانی علم و دانش و رشد و شکوفایی آن بوده است. قرآن کریم در سومین گام فرهنگ‌سازانه و تمدن‌سازانه خودش انسان مخاطب خود را به علم‌جویی و دانش‌افزایی دعوت کرده است. در آیات بی شماری عنوان کرده که انسان نباید پیرو آنچه که نمی‌داند باشد حتما و حتما اول باید بداند و بفهمد و سپس آن سخن را بپذیرد تا بتواند به رشد خودش ادامه دهد. این نکته درست در تقابل کامل با فضای فرهنگ جاهلی رایج در مکه و شبه جزیره عربستان آن روز بود که در آن تقلید و تعصب بدون فضای علم وجود داشت.

مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: اندیشه ها و مطالب و پندارهای پر از خرافه سراسر آن فرهنگ را فراگرفته بود. در چنین فضایی قرآن پرچم دانش‌طلبی و دانش‌‌جویی را برافراشت و پیروان خودش را به آن دعوت کرد از پیامبرش خواست به مردم بگوید که من دینی را تبلیغ می‌کنم که با آگاهی و بصیرت و علم پذیرفته‌ام و پیروان من هم باید این دین را باید با آگاهی و بصیرت بپذیرند و عالمانه دین‌دار باشند و هرگونه تقلید در اصل دیانت در اسلام پذیرفته نبود و این درست می‌توانست مقابل سنت عرب جاهلی یک حرکت و یک انقلاب فکری و عقیدتی جدیدباشد که بنیان‌گذار فرهنگ و تمدن جدید اسلامی شد

باغستانی گام چهارم قرآن برای تمدن‌سازی را این گونه مطرح نمود: تمدن‌ها پیوند ناگسستنی با اخلاق دارند اخلاق‌های فردی و جمعی می‌توانند ضامن‌ شکوفایی تمدنها و بالعکس موجب انحطاط آنها شوند. اگر اخلاق فردی و اجتماعی روا و بایسته در جامعه گسترش پیدا کرد تمدن برآمده در آن جامعه حتماً در مسیر پویایی قرار دارد و اگر غیر از این شد جامعه و تمدنش در مسیر انحطاط قرار گرفته‌اند.
وی افزود: یکی از نقطه‌های کانونی دیگری که در قرآن در مسیر رشد دادن مخاطبان خودش و حرکت دادن آن ها به سوی ساخت یک تمدن بایسته انجام شده است تشویق آن‌ها به رعایت اخلاق است. در قرآن آیات پرشماری درباره اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی ذکر شده است. درحوزه اخلاق فردی صداقت امانت‌داری رعایت حقوق دیگران از مصادیق مهم به شمار می‌روند و اخلاق‌ها و رفتارهای ناروایی چون غیبت از دیگران تهمت به دیگران بدگمانی نسبت به دیگران از بی‌اخلاقی‌های اجتماعی مهمی به حساب می‌آیند که قرآن به شدت از آنها نهی کرده است. بنیان جامعه اسلامی بر رشد اخلاق بوده چنانچه که پیامبر اکرم (ص) فرمودند در جمله‌ای که من برای بالا بردن و اعتلای مکارم اخلاق مبعوث شده‌ام.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: تمدن اسلامی یک تمدن اخلاق محور بود و بنیان‌های قرآنی او بر اخلاق و رواداری اخلاق‌های بایسته میان جامعه استوار شده بود.

باغستانی درخصوص گام پنجم قرآن برای تمدن‌سازی گفت: تمدن‌ها هویت سازند هر چقدر هویت پیدا شده در یک تمدن از درازای تاریخی بیشتری برخوردار شد، افراد با هویت در آن جامعه گسترده‌تر، اراده‌ها و پشت کارهای آنان بیشتر و تصمیم‌های آن ها محکم‌تر و رشد و شکوفایی آن تمدن هم شکوفاتر خواهد شد. یکی از اقدامات قرآن در سال‌های اولیه آگاهانیدن مسلمانان از یک هویت تاریخی که به درازای قدمت پیدایش جوامع بشری در تاریخ برخوردار بود آگاه کرد و آن سنت پیدایش دو جریان حق و باطل که با ارسال رسولان و انزال کتب آسمانی در تاریخ جامعه بشری پیدا شده است.

وی افزود: همواره بر اساس روایت قرآنی دو جریان حق و باطل در تاریخ وجود داشتند گاهی وقتا جریان حق آشکار نبوده و پنهان بوده و گاهی هم آشکار. قرآن هویت نومسلمانان مکی رو به دعوت پیامبران گذشته پیوند زد و به آن ها اعلام کرد که شما با اعلام ایمان به پیامبر خاتم تو گویی که به همه پیامبران پیشین که منادی دعوت به جریان حق بوده‌اند لبیک گفته‌ای و از این رو و درست از نقطه مقابل تو به همه طواغیتی که در طول تاریخ در برابر پیامبران ایستادگی کردند و جریان باطل رو به وجود آوردند نه گفته‌ای به این کیفیت با اعلام ایمان به پیامبر اکرم(ص) مسلمانان خود را برخوردار از یک هویت تاریخی که در تداوم جریان حق شکل گرفته یافتند و این هویت فراتر از سرزمین آن ها زمانه آن ها بر تاریخ گذشته سرزمین آن ها بود بلکه به درازنای تاریخ حیات بشری و پیدایش جریان حق و باطل در تاریخ برمی‌گشت.

مدیر گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی درباره ی گام ششم قرآن برای تمدن‌سازی گفت: ششمین گامی که قرآن در مسیر خودآگاهی فرهنگی و سپس تمدنی مخاطبان خود در همین سال‌های اولیه دعوت اسلامی برداشته، ترسیم همزمان تابلویی از واقعیت‌های اجتماعی موجود در شهر مکّه و اطرافش و شبه جزیره و نیز آنچه که به اسلام و قرآن و مسلمانان نوباور در مسیر حرکت به آن مقصد هستند یعنی جامعه موعود، ترسیمگر هم جامعه موجود و هم جامعه موعود شد.
باغستانی گفت: همواره حرکت‌های اصلاحی در طول تاریخ باید بتوانند ضمن انتقاد از وضعیت موجود وضعیت جامعه مطلوب و موعود رو هم ترسیم کنند. قرآن کریم همزمان با نقد منطقی فرهنگ جاهلی به ارائه فرهنگ اسلامی پرداخت و مسلمانان روز به روز فاصله خود را با جامعه‌ای که در اقلیت بودن و می‌توانستند به لحاظ فرهنگی از آن جداگانه زندگی کنند را درمیافتند و آنان همچنین می‌توانستند بفهمند که مقصد آینده آنها کجاست آنها به کدام نقطه موعود در حال حرکت هستند.

وی افزود: قرآن کریم با ذکر ناهنجاری‌های موجود در جامعه جاهلی ضمن تأیید موارد عقلانی و بایسته انسانی که در آن جامعه وجود داشت، رفتارهایی مانند بخشش، امانت داری و صداقت و …. ، به ناهنجاری‌های گسترده‌تر اعتقادی مثل شرک مانند بت‌پرستی و اموری از این قبیل و انکار قیامت و معاد نیز می‌پرداخت و مسلمانان را به طرف جامعه‌ای که در آن اخلاق، عدالت، انصاف، علم‌باوری، حق گویی، پرهیز از تعصب‌های غلط و تقلید‌های نابجا استوار می‌شد، دعوت می‌کرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *