سیدعلیرضا واسعی:

مرز آزادی انسان در جامعه را قانون مشخص می‌کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه قواعد و قوانین، کارکردهای بسیاری در حیات انسانی دارد، گفت: در واقع قوانین، کارکردهای بسیاری در حیات انسانی دارد. یکی از آن‌ها این است که مرز آزادی هر فردی را مشخص کند، اینکه انسان‌ها تا چه حدی می‌توانند به صورت رها عمل کنند تا آنجا که دیگر نمی‌توانند پیش روند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از ایکنا از خراسان رضوی، سیدعلیرضا واسعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در نشستی از سلسله نشست‌های «خوانش تمدنی قرآن» که به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: همانگونه که می‌دانیم انسان‌ها آزادی و بی‌قید و بندی را دوست دارند، اما به محض آنکه با دیگران هم زیست و به جامعه ورود پیدا می‌کنند، نیازمند قواعد و قوانینی می‌شوند تا حد و مرز تعامل او با دیگران را مشخص کند تا نه دیگری وارد حریم شخصی او شود و نه اینکه او اینکار را انجام دهد.

وی بیان کرد: در واقع قوانین، کارکردهای بسیاری در حیات انسانی دارد. یکی از آن‌ها این است که مرز آزادی هر فردی را مشخص کند، اینکه انسان‌ها تا چه حدی می‌توانند به صورت رها عمل کنند تا آنجا که دیگر نمی‌توانند پیش روند و کارکرد دیگر این است که قوانین هستند که حقوق اجتماعی انسان‌ها را در جامعه تعیین می‌کنند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: با توجه به اینکه انسان‌ها در جامعه دارای حقوقی هستند، اما قطعاً این حقوق با حقوق هم‌نوعان خود متعارض می‌شود و اینجاست که قانون وارد صحنه می‌شود و هم حقوق او را تأمین و هم اینکه دایره حقوق او را مشخص می‌کند و از طرفی نیز عدالت را به صورت مشخص نیز بیان می‌کند.

واسعی اظهار کرد: به هر حال همه انسان‌ها به صورت برابر باید زندگی کنند و آن دسته از افرادی که از ثروت و پشتوانه‌ای برخوردار هستند قطعاً هدفشان این است که قدرت خود را بر دیگران تحمیل کنند و اینجاست که قانون دخالت می‌کند و اجازه نمی‌دهد که چنین فضایی ایجاد شود و باعث می‌شود که عدالت همچنان حکم‌فرما باشد. بنابراین باید گفت که بر این اساس امنیت مقوله‌ای است که قانون در پی آن است.

وی تصریح کرد: البته در قرآن کریم چیزی به عنوان امنیت وجود ندارد، اما تأکید بر اینکه غایت بر اساس معیار و یا حکم تعریف شده‌ای، پیش روند مورد توجه قرآن کریم واقع شده است. در این میان یکی از آیاتی که می‌توان در این خصوص به آن اشاره کرد آیه ۲۱۳ سوره مبارکه بقره است، در این آیه خداوند فلسفه بعثت پیامبران را بیان می‌کند، اینکه آنان به عنوان مبشرین و منذرین آمده‌اند و با آنان کتابی به حق فرستاده شد که این کتاب برای این است که بین مردم آن هم به حق داوری کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: در اینجا لازم است به چند نکته اشاره کنم. نکته اول اینکه داوری باید بر اساس امر نوشته شده و از پیش تعیین شده‌ای باشد و در واقع فرد نمی‌تواند خودسرانه برای حق کسی مرزی را تعیین کند، حتی اگر پیامبران باشند. اینجاست که کتاب نازل می‌شود تا براساس آن کتاب، بتوان به داوری که تعیین حق و حقوق آدمیان است، روی کرد.

واسعی اضافه کرد: نکته دوم در این راستا این است که در مواقع اختلاف میان انسان‌ها پای داور و داوری به میان می‌آید وگرنه در مواقعی که انسان‌ها در آرامش و امنیت زندگی می‌کنند، دخالت دیگری و داروی ضرورتی پیدا نمی‌کند. در حقیقت این موضوع یکی از آموزه‌های بسیار ارزشمند قرآنی است که انسان‌ها را باید به حال خود وا گذاشت و در جایی که با خودشان در امینت هستند و زندگی مسالمت آمیزی دارند نباید در کار آن‌ها مداخله کرد.

وی با اشاره نکته سومی که در خصوص داوری میان انسان‌ها وجود دارد، اظهار کرد: نکته سوم در این خصوص این است که در حقیقت نگاه قرآنی، نگاه عام است، بدین منظور که حکم و داوری بین مردم به معنای این است که همه انسان‌ها حق زیستن در جامعه را دارند و باید با همه مردم بر اساس موازین کتاب تعریف شده و مشخص، بدون آنکه تبعیض و ناروایی نسبت به کسی روا داشته شود؛ عمل کرد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *