به گزارش روابط عمومی پژوهشکده اسلام تمدنی به نقل از خبرگزاری رضوی. سرویس جهان اسلام. نشست نقش انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی کشورهای آسیایی با حضور غلامرضا جلالی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به همت انجمن کلام اسلامی مدرسه عالی خواهران جامعه المصطفی العالمیه و گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد.

جلالی ابراز کرد: بازتاب انقلاب اسلامی در آسیای مرکزی از موضوعاتی است که کمتر مورد بحث قرار گرفته است؛ از این رو تامل بیشتری نیاز دارد و مطالعات میدانی ضروری است تا بتوانیم به بحث های روز نزدیک شویم.

وی افزود: اصولا خود انقلاب یک تحول سیاسی تلقی می شود که با تقلیل توانایی های حاکمیت موجود می تواند نهادهای جدید را به وجود بیاورد و این نهادها ایدئولوژی جدید را بر یک مجموعه ای حاکم کنند و به این ترتیب نظامی که قبلا استقرار داشته است جای خود را به نظام دیگر می دهد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ایدئولوژی را مهم ترین عنصر تعین کننده یک انقلاب دانست و افزود: اگر انقلابی از ایدئولوژی نوینی برخوردار نباشد قاعده طبیعی این است که جاذبه برای مخاطبین خود نخواهد داشت و قدرت نفوذ پیدا نخواهد کرد چه برسد به اینکه بخواهد نهادهای جدید را جانشین نهادهای پیشین کند.
وی ابراز کرد: منظور ما از نهادها به طور نمونه دانشگاه ها، سیستم اقتصادی، جریاناتی که بر کل چرخه مالی وجود دارد، سیستم آموزشی، ارتباطات بین المللی و نهاد عظیم دولت است که تمام آن ها باید بتواننند از طریق ایدئولوژی یک انقلاب تغذیه شوند.

انقلاب اسلامی ایران با ارائه ایدئولوژی جدید وارد عرصه جهانی شد

جلالی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران با ارائه ایدئولوژی جدید وارد عرصه جهانی شد، اظهار کرد: انقلاب توانست با تمام کشورهای منطقه و همسایهارتباط برقرار کند و در نتیجه نخستین ارتباط خود را با کشورهایی ایجاد کرد که تفکر شیعی داشتند ولی ارتباط انقلاب اسلامی با آسیای مرکزی به زمانی که شوروی سابق فرو می پاشد، باز می گردد که این اتفاق در ۱۹۹۱ میلادی رخ می دهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابراز کرد: در ۱۹۹۱ وقتی شوروی فروپاشید و کشورهای مسلمان نشین مستقلی به وجود آمدند برخی از این کشورها به آسیای مرکزی مربوط می شدند.
وی ابراز کرد: امروزه آسیای مرکزی به ۵ کشور ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و تاجیکستان اطلاق می شود که به لحاظ مساحت ۴ میلیون کیلومتر دارند، گرچه کل جمعیت این کشورها در مجموع بیش از ۶۰ میلیون نفر نیست.

جلالی افزود: این کشورها در معرض تعامل با ایران اسلامی قرار گرفتند  و با کنار رفتن رژیم سلطه که تفکر مارکسیستی داشت در شرایطی قرار گرفتند که با ایران تعامل کنند. مسلمان بودن آن ها و اینکه ۷۰ سال تحت تاثیر حاکمیت مارکسیست ها قرار داشتند و رابطه شان با علوم و دانش دینی به طور کلی از بین رفته بود نیاز آن ها را به یک کشور اسلامی که توانایی تامین نیازهای انان را داشته باشد بیشتر می کرد؛ بنابراین در قدم های نخستین ارتباط بین ایران و آسیای مرکزی بسیار پیشرفت سریعی پیدا کرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بازتاب های این تعامل اشاره و ابراز کرد: ایران در زمان آیت الله هاشمی رفسنجانی به ترکمنستان کمک هایی کرد در حدی که رییس جمهوری ترکمنستان که موسس جمهوری ترکمنستان هم بود در مجموعه اشعار خودش از ایشان تشکر کرده است و اظهار می کند که اگر برادر من آقای هاشمی رفسنجانی به ما کمک نمی رساند و آرد و گندم مردم ما را تامین نمی کرد یکی دوسال با قحطی جدی مواجه بودیم.

وی ابراز کرد: ایران به لحاظ اقتصادی و تامین منابع فکری واحیای اندیشه های اسلامی در آسیای مرکزی نقش افرین بود. دلیل اینکه ایران می توانست آنجا نقش آفرین باشد این است که مشترکات نژادی، زبانی و تراث مشترکی با آنها داشت.

جلالی افزود: در ایران ردیف هر کدام از نژادها وجود داشته است و ایران هم قزاق و هم قرقیز و هم ازبک دارد. مشترکات ایران و آسیای مرکزی به قبل از آمدن هویت ترک به این نواحی مربوط می شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابراز کرد: به لحاظ زبانی، ایران تاثیرگذار ترین زبان را در منطقه داشته است و درصد بالایی از واژگان رایج در زبان های ترکی تحت تاثیر زبان ایران است.  

وی ابراز کرد: شاید ۶۰ درصد زبان ازبک ها با فارسی مشترک است و بسیاری از امور را با فارسی تلفظ می کنند به خاطر اینکه زبان  حکومت و علم تا زمان روی کار آمدن روس ها فارسی بود و این امور ایجاد می کرد که ارتباط بسیار سریع رخ دهد.

 جاذبه جهان شمولی انقلاب برای آسیای مرکزی

جلالی با اشاره به اینکه جاذبه های ابعاد انقلاب برای آسیای مرکزی زیاد بود، افزود: یکی از آن جاذبه ها این بود که جهان شمول بود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابراز کرد: مردمی بودن انقلاب و برخورداری از ایدئولوژی الهی و رویکردهای جهانی که در تفکر شیعه وجود داشت زمینه تعامل با جهانی که تحت سلطه مارکسیست بود را فراهم کرد.  

وی ابراز کرد: انسان هایی که ایدئولوژی خود را از دست می دهند، این خلا ایدئولوژی مخرب است و با فاجعه های اجتماعی و افزایش جرایم روبرو می شوند و از نظر روحی دچار مشکلات جدی می شوند.
جلالی افزود: پیام امام و انقلاب باعث شد تا کم کم مارکسیست های مسلمان به سمت تفکر اسلامی روی بیاورند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با طرح این پرسش که ارتباط انقلاب اسلامی با این کشورها از چه طریقیصورت گرفته است؟ ابراز کرد: یکی از رویکردهایی که انقلاب اسلامی برای تعامل با آن ها داشت، معرفی اسلام سیاسی است؛ در حالیکه این رویکرد در تشیع در سده های اخیر نمود پیدا نکرد و در میان اهل سنت اسلام سیاسی موضوعیت نداشت.

نقش آفرینی ایران در احیای جنبش های اسلامی در منطقه

وی ابراز کرد: ایران در احیای جنبش های اسلامی که در منطقه به وجود آمده بود نقش داشت. خاطرم هست که در مشهد از تمام ملت های گوناگون حضور پیدا می کردند و گروه های مختلف از کشورهای پاکستان، ازبکستان، تاجیکستان و افغانستان رفت و آمد می کردند و رهبران گروه های گوناگون آمدند چون ارتباط آسیای مرکزی از مشهد صورت می گرفت.

جلالی افزود: برخی خاندان ازبک هنوز در مشهد سکونت دارند و این امور زمینه تعامل با انقلاب اسلامی و آسیای مرکزی را فراهم کرد.

وی ابراز کرد: ایران توانست روش های مبارزاتی و مبانی حکمی را به این سرزمین ها انتقال بدهد.از آنطرف اهمیت آسیای مرکزی برای ایران از چه نظر بود؟ یکی از مهم ترین دلایل ارتباط ایران با این سرزمین این بود که مشترکات پیشین تمدنی گسترده داشتند و ایران از طریق جاده ابریشم، صدها بلکه بیش از دوهزار سال از مجرای افغانستان با اسیای مرکزی ارتباط داشته است.

جلالی افزود: هویت تاریخی مشترکی نیز داشتند و این امور باعث شد ابران با آسیای مرکزی ارتباط نزدیکی برقرار کند و در آنجا اهمیت زبان فارسی برای آسیای مرکزی زیاد بود .

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابراز کرد: در مشهد تا پایان دوران قاجار و روی کار آمدن رضاخان تمام این ملت ها حضور داشتند و در گزارشاتی که برخی از جهانگردها دادند در بالا خیابان و پایین خیابان ۷۲ فرقه را می توان با لباس های مختلف قومیتی دید و در پایین پای امام رضا(ع) ۳۰ تا کاروانسراهای بزرگ وجود داشت که از آسیای مرکزی سکونت داشتند.

کمونیست ها رهبران اسلامی را از بین بردند

وی با اشاره به اینکه کمونیست ها اسلام زدایی کردند و رهبران اسلامی در منطقه را از بین بردند، افزود: در طول ۷۰ سال شوروی با تمام مظاهر اسلامی برخورد کرد و وقتی شوری از هم پاشید حرکت های بسیار رادیکال و افراطی به نام اسلام شکل گرفت.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ابراز کرد: مردم آسیای مرکزی در شرایط بحرانی قرار دارند و دیدند که به هویت نیاز دارند چرا که  هویت دینی مشخصی ندارند. مفهوم ملیت در آنها قوی نیست چون در هر یک از آن ها اقلیت هایی از ملیت دیگر می بینید که برای خودشان اقتدار طلب هستند.

وی با طرح این پرسش که انقلاب اسلامی چه موفقیتی در آسیای مرکزی بدست آورد؟، گفت: بیشترین نقشی که انقلاب داشت جلب توجه ساکنان این کشورها، که بیش از ۶۰ میلیون نفر هستند به اهمیت دین بود.

جلالی افزود: این کشورها در دوران مارکسیسم یک تفکر انقلابی به انها انتقال پیدا کرده بود و می خواستند این تفکر را در یک جامعه الگوی دیگری پیدا کنند ان جامعه برای انها می تواند ایران باشد، می تواند تشیع باشد و می تواند مجموعه ای باشد که گرایشات شیعی دارند؛ از این رو توجه آن ها به اندیشه های ایرانی گسترده است منتهی گسترده ترین توجه آنها به المان ملیت است.

وی ابراز کرد: شاهنامه به زبان قرقیزی ترجمه شده است و با استقبال خوب و گسترده ای  هم مواجه شده است.

جلالی افزود: وقتی با اساتید دانشگاه های ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان صحبت می کردم معلوم شد هیچ فلسفه پایه ای در اختیار ندارند و از تحولات فلسفی در ایران هم اطلاع ندارند. فلسفه مارکسیستی هم مناسب نیست و به فلسفه های رایج در غرب هم اعتماد ندارند چون مطمئن هستند می خواهد سلطه پیدا کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *